یکبار برای همیشه
 
 

 سلام بر خورشید

                                                  "" کمر بند""

کیف مدرسه را با عجله به گوشه ای پرتاب کرد و بی درنگ به سمت قلک کوچکی که روی طاقچه بود،

رفت. همه ی خستگی روزش را بر سر قلک بیچاره خالی کرد.پول های خرد را که هنوز با تکه های قلک

قاطی بوددر جیبش ریخت وبا سرعت از خانه خارج شد.

وارد مغازه شد...با ذوق گفت :ببخشید آقا! یه کمربند می خواستم.آخه، آخه فردا تولد پدرم است.

- به به . مبارک باشه، چه جوری باشه؟ چرمی یا معمولی؟ مشکی یا قهوه ای....

پسرک چند لحظه به فکر فرو رفت.

--- فرقی نداره. فقط...فقط دردش کم باشه...



نظرات شما عزیزان:

آناهیتا
ساعت10:39---1 بهمن 1390
اشکمو در آوردی که ............. پاسخ:سلام آنا جون... نگو...

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 27 آذر 1398برچسب:, :: 12:39 :: توسط : farhang

درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید. می گن : یه روز شعله گفت:"" کاش روزی به شمعدان می رسیدم!"" شمع بدون اینکه حرفی بزند... "" ذره ذره آب شد ، تا شعله به آرزویش برسد""
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان "یکبار برای همیشه " و آدرسwww.sanjaghak2011.loxblog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وبلاگ:
 

بازدید امروز : 14
بازدید دیروز : 42
بازدید هفته : 56
بازدید ماه : 194
بازدید کل : 154202
تعداد مطالب : 60
تعداد نظرات : 252
تعداد آنلاین : 1

<-PollName->

<-PollItems->